تفنگ آنتوان چخوف و ارتباط آن با داستان نویسی
احتمالاً نام آنتوان چخوف را شنیده باشید و حتی ممکن است داستان تفنگ آنتوان چخوف را نیز شنیده باشید، اما تفنگ آنتوان چخوف و ارتباط آن با داستان نویسی در چیست؟ در این مطلب سعی خواهیم کرد به آشنایی با تفنگ معروف آنتوان چخوف بپردازیم و سپس ارتباط آن با نوشتن داستان و رمان سرایی را بیان نماییم. با سایت چاپ کتاب نارون دانش همراه باشید.
تفنگ آنتوان چخوف و ارتباط آن با داستان نویسی
اصل تفنگ چخوف (گاهی اوقات قانون چخوف یا قانون تفنگ چخوف نامیده میشود) این است که چیزی را ذکر نکنید که در نهایت در طرح کلی داستان هیچ اهمیتی نداشته باشد. این اصل نه تنها به نویسندگان کمک میکند تا جزئیات اضافی و غیر ضروری را در داستانهای خود کاهش دهند، بلکه این تضمین را نیز ارایه میکند که خوانندگان تا پایان کار مطالعه کتاب راضی از اینکه هیچ جریان و مفهوم اضافهای را نخواندهاند راضی و خشنود خواهند بود.
وقتی نویسنده توجه خواننده را به چیزی که هیچ اهمیتی در طول داستان نخواهد داشت جلب میکند، در نهایت خواننده را ناامید میکند و باعث تطویل و طولانی شدن بیخود و بیجهت کتاب میشود. اساساً این اصل به نویسندگان کمک میکند که به اهمیت هرچیزی که در داستان بیان میکنند واقف باشند و از این حیث طرحهای داستانی واضح و دقیقی خلق کنند و با نمادگرایی بیش از حد در ادبیات مقابله کنند.
خوب این وسط تفنگ چخوف چیست و چه ارتباطی به این مواردی که ذکر کردیم داشت؟
تاریخچه تفنگ آنتوان چخوف
تفنگ چخوف اصلی است که از آنتون چخوف – نمایشنامهنویس و داستاننویس روسی در اواخر دهه ۱۸۰۰ به یادگار مانده است. چخوف در نامهای به الکساندر سمنوویچ گفت:
اصلاً نیازی نیست در داستان از یک تفنگ پر حرف بزنی، وقتی نمیخواهی در ادامه داستان از آن استفاده کنی یا به آن اشارهای نمایی.
همچنین در جای دیگری میگوید:
هر چیزی را که هیچ ارتباطی با داستان ندارد حذف کنید. اگر در فصل اول میگویید که تفنگی به دیوار آویزان است، در فصل دوم یا سوم حتماً باید به سراغش بیایید. اگر قرار نیست شلیک شود یا حتی از آن استفاده کوتاهی شود، نباید آنجا آویزان شود (نباید صحبتی از تفنگ به میان آورید).
این اصل که به عنوان توصیهای برای نمایشنامه نویسان جوان در نظر گرفته شده است، هنوز هم امروزه به طور گسترده مورد استناد و استفاده قرار میگیرد.
چخوف از این اصل در نمایشنامهاش با نام «مرغ دریایی» استفاده کرد، جایی که در آغاز این نمایشنامه از یک تفنگ صحبتی میکند و سپس در پایان شلیک میشود (از این رو نام اصل را به آن دادهاند). کنستانتین ترپلیف در این نمایشنامه از تفنگ برای کشتن مرغ دریایی استفاده می کند و در ادامه، از آن تفنگ برای کشتن خود استفاده میکند. در ابتدای نمایشنامه به تفنگ اهمیت داده میشود که توجه مخاطب به این آیتم جلب شود و سپس تفنگ در اوج نمایش اهمیت بسزایی به خود میگیرد. مخاطب از این اشاره به تفنگ در اول داستان راضی است؛ میبیند که این اشاره بیهدف نبوده و به بهترین شکل ممکن در ادامه داستان به آن پرداخته شده است.
چاپ کتاب در انتشارات نارون دانش
انتشارات نارون دانش یکی از برترین ناشرین در حوزه چاپ کتاب میباشد. صاحبان اثر میتوانند از خدمات ویراستاری کتاب و همچنین صفحه آرایی کتاب این انتشارات بهرهمند شوند. انتشارات نارون دانش با در اختیار داشتن تیم متخصص طراحی جلد کتاب این امکان را دارد که در زمینه مربوط به طراحی جلد کتاب نیز به صاحبان اثر خدمات تخصصی ارایه نماید. جهت برقراری ارتباط با ما میتوانید از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمایید.
دیدگاه خود را ثبت کنید