تعیین اندازه داستان کوتاه ممکن است یک کار ساده به نظر برسد، اما در واقع اینگونه نیست. اندازه داستان کوتاه چقدر است؟ پاسخ به این سوال میتواند بسیار دشوار باشد. بله، یک داستان کوتاه کوتاه است، اما بلاخره تا چه حد؟ آن حاوی چند کلمه است؟ علاوه بر این، کدام ویژگیها به غیر از اختصار، میتواند یک داستان را در طبقه داستان کوتاه قرار دهد؟ این پست این پرسش ها را با واضح ترین شرایط ممکن، شامل طول متوسط داستان کوتاه، سایر ویژگی های یک داستان کوتاه و مثالهای فراوان بیان خواهد کرد. در پایان، شما باید دقیقاً بدانید که داستان کوتاه در واقع چیست و خودتان را نیز آماده نگارش یک داستان کوتاه کنید. با وب سایت چاپ کتاب نارون دانش همراه باشید.
اندازه داستان کوتاه چقدر است؟
متوسط داستان کوتاه حدود ۳۰۰۰ تا ۷۰۰۰ کلمه است، اما می تواند تا ۱۰ هزار کلمه باشد و هنوز هم به عنوان “داستان کوتاه” طبقهبندی شود. یک داستان کوتاه با ۱۰۰۰ کلمه یا کمتر را flash fiction مینامیم و یک داستان با ۵۰۰ کلمه یا کمتر یک microfiction است. به عبارت دیگر، طول داستان کوتاه بسیار ساده است! اگر یک قطعه داستانی را که ۱۰ هزار کلمه یا کمتر است خواندهاید، می توانید آن را یک داستان کوتاه نامگذاری کنید. اگر کمتر از ۱۰۰۰ کلمه باشد، می توانید آن را فلش فیکشن یا ریز داستان (microfiction) بنامید، اما هر دوی اینها زیرمجموعه داستان کوتاه هستند.
میانگین تعداد کلمات یک داستان کوتاه در حدود ۵ یا ۶ هزار کلمه را شامل میشود. برای مثال، متن داستان کوتاه “شناگر” جان چیور تقریباً ۵۰۰۰ کلمه است، “لاتاری” شرلی جکسون حدود ۳۰۰۰ و داستان “Cat Person” – داستان نیویورکر که در اواخر سال ۲۰۱۷ منتشر شد – کمی بیش از ۷۰۰۰ کلمه است.).
در اینجا یک اینفوگرافیک وجود دارد که تعداد کلمات ده داستان کوتاه معروف را مقایسه می کند؛ همه عناوینی که در زیرآمدهاند جزو داستانهای کوتاه حساب میشوند. برای تسهیل در انتقال اطلاعات این نمودار، برای مثال داستان لاتاری حدود ۳۰۰۰ کلمه را شامل میشود و داستان گربه سیاه حدود ۴۰۰۰ کلمه.
سایر ویژگیهای داستان کوتاه کدامند؟
همانطور که اشاره کردیم، یک داستان کوتاه میتواند از ۱۰ کلمه تا ۱۰ هزار کلمه باشد. اما بیایید درمورد ویژگیهای دیگری که علاوه بر تعداد کلمات، یک داستان را در حوزه داستان کوتاه طبقهبندی میکند، صحبت کنیم. این ویژگیها عبارتند از:
حالت و لحن، شخصیتها و صحنهها و مدت زمانی که برای خواندن و نوشتن لازم است. برای مبتدیان، برخلاف بیشتر رمانها، داستانهای کوتاه بیش از هر چیز به لحن و حالت داستان متمرکز میشوند – ایجاد یک فضای قوی به طوری که خوانندگان حتی در مدت زمان کوتاهی احساس غوطه ور شدن در آن را میکنند. این کار تا حدودی یک مهارت است و تا حدی هم یک حرکت تاکتیکی است. در واقع، یک داستان کوتاه معمولی فقط ۱-۲ شخصیت اصلی و حداکثر ۵-۶ صحنه دارد. بسیاری از داستانهای کوتاه فقط از یک صحنه کشیده شده تشکیل شدهاند تا بخواهند مدام خبین صحنههای مختلف در رفت و آمد باشند.
سرانجام، متخصصان داستان کوتاه را چنین تعریف میکنند: “داستانی که به اصطلاح در یک نشستن قابل خواندن باشد.” طبیعتاً نوشتن داستان کوتاه کمتر از داستان بلند زمان میبرد!
با در نظر گرفتن این ویژگیها، احساس شما از فرم داستان کوتاه باید باد این توضیحات شکل گرفته باشد و بدانید که داستان کوتاه چیست! اما در مورد تفاوتهای داستان کوتاه با سایر فرمهای نوشتاری، هنوز چند قسمت خاکستری وجود دارد که سعی خواهیم کرد در این چند بخش بعدی آنها را روشن کنیم.
شعر میتواند به عنوان یک داستان کوتاه عمل کند
شعر گاهی میتواند به عنوان یک داستان کوتاه عمل کند. مثلا اشعاری که به صورت نثر هستند (یعنی وزن شعری ندارند) اما در طول خود داستانی را روایت میکنند. یا یک قصیده میتواند در دل خود داستانی را مطرح کند. این اشعار، برچسب داستان کوتاه را هیچ وقت ندارند اما در اندازهای مشابه با اندازه داستان کوتاه در خدمت همان نوع روایت هستند و فرم جالبی هستند که در اختیار افراد خلاق قرار میگیرند.
رمانها داستان کوتاه نیستند
رمانها قطعاً در زیرمجموعه داستان کوتاه نیستند. دقیقاً به همین دلیل است که آنها دسته بندی خاص خود را دارند. یک رمان به طور قابل توجهی بیش از یک داستان کوتاه کلمات را شامل میشود ، معمولاً در محدوده ۲۰ تا ۳۰ هزار کلمه و حتی میتواند تا ۴۰ هزار کلمه باشد.
رمانهای دارای صحنههای محتلف و شخصیتهای متعددی هستند. از نمونههای بارز رمان میتوان به اثر “کارول کریسمس” چارلز دیکنز و “کورالین” از نیل گیمان اشاره کرد، که هر کدام حدود ۳۰،۰۰۰ کلمه دارند.
رمانها پیچیدهترند. با این حال، هنوز هم می توانید به ملاکهایی چند نگاه کنید تا تفاوت را تشخیص دهید: آیا اثر شامل تعداد اندک صحنه است، یا تعدا صحنه زیادی را شامل میشود؟ آیا بازیگران محدود به چند شخصیت هستند یا خیر؟ با پاسخ به این سوالات میتوانید تفکیک کنید که اثر یک داستان کوتاه است یا داستان بلند.
flash fiction ها و میکروفیکشنها “کوه های یخی” هستند
ما قبلاً ثابت کردیم که فلش فیکش و میکروفیکشن داستان کوتاه هستند. اما سوال اینجاست که پس چرا خود اسامی دیگری دارند؟ تا حدی به این دلیل که انسانها دوست دارند تا آنجا که ممکن است خاص باشند، حتی اگر اختلافات بسیار ناچیز باشد – اما در واقع دلیل اصلی آنست که چند ملاک غیر از تعداد کلمات وجود دارد که داستانهای فلاش و ریز داستانها را از داستانهای کوتاه با استاندارد متمایز میکند. تفاوت اصلی این است که هرچه تعداد کلمات شما برای گفتن یک داستان کمتر باشد، باید بیشتر از قدرت القا استفاده کنید. داستانهای فلاش، به ویژه ریز داستانهای فوق کوتاه، کاملاً پیرو اصل تئوری کوه یخ ارنست همینگوی هستند. این تئوری در زمینه ساحت داستان توسط او ارایه شد.
یکی از معروفترین ریز داستان نگاشته شده توسط خود همینگوی است که متشکل از ۶ کلمه میباشد:
برای فروش: کفش کودک، پوشیدهنشده
For sale: baby shoes, never worn
هرچند داستان متشکل از ۶ کلمه است اما در پشت آن معانی بسیار عمیقی نهفته است.
نمونههای دیگری از داستان کوتاه
در زیر لیست دیگری از داستانهای کوتاه را ارایه نمودهایم.
۱- داستان تپههای چون فیلهای سفید اثر ارنست همینگوی شامل ۱۵۰۰ کلمه
۲- داستان کوتاه بخت آزمایی یا لاتاری اثر شرکلی جکسون مشتمل بر ۴۰۰۰ کلمه
۳- داستان گریه سیاه اثر ادگار آلن پو مشتمل بر ۴۰۰۰ کلمه
۴- داستان گوسفند قربانی اثر رولد دال مشتمل بر ۴۰۰۰ کلمه
۵- داستان Woman Hollering Creek اثر ساندرا سیسنروس مشتمل بر ۴۵۰۰ کلمه
۶- داستان شناگر اثر جان چیور مشتمل بر ۵۰۰۰ کلمه
۷- داستان A Good Man Is Hard to Find اثر فلنری اوکرول مشتمل ۶۵۰۰ بر کلمه
۸- داستان Cat Person اثر کریستین روپینیان مشتمل بر ۷۰۰۰ کلمه