چگونه یک کتاب خوب بنویسیم؟ بهطور عملی، نگارش کتاب قرار دادن کلمات یکی پس از دیگری است. اما همانطور خوب میدانید این تنها یک تعریف عملیاتی از یک حالت است و اگر این تعریف عملیاتی را به یک نویسنده قوی ارائه کنید شما را ناامید خواهد کرد. در حقیقت، نگارش یک اثر در مفهوم واقعی خود بیش از قرار دادن کلمات در کنار یکدیگر است و برای اینکه این مجموعه کلمات تبدیل به یک اثر بیبدیل هنری شود کاری بیش از آن لازم است. در این نوشته، ما قصد داریم برای بالاتر بردن کیفیت مهارت نگارش شما، ۲۰ پیشنهاد بسیار کاربردی و عالی را معرفی نماییم. با سایت چاپ کتاب نارون دانش همراه باشید.
چگونه یک کتاب خوب بنویسیم؟ ۱۹ پیشنهاد عالی
۱- نوشتن را شروع کنید
مالکوم گلادول معروف ادعا میکند که برای رسیدن به عظمت در هر مهارت، ۱۰ هزار ساعت تمرین لازم است. حتی اگر شما تنها دو ساعت بیشتر در طول هفته تمرین کنید (یعنی بیشتر از آنچه که هست) مهارت نوشتن خود را بسیار قویتر خواهید ساخت. مطمئناً، واژگان جدید به طرز معجزه آسایی به سراغ شما نمیآیند و به کسب دایره لغات خوب و باکیفیت و اختصاصی نیازمند تمرین و ممارست است.
۲- در اسرع وقت جلوی تکرار را بگیرید
یک روش عملی برای تبدیل شدن به نویسنده بهتر، تجزیه و تحلیل آگاهانه نگارش برای شناسایی الگوهای تکراری است. منظور از شناسایی الگوهای تکراری آن است که به نوشتارهای قبلی خود مراجعه کنید و بررسی کنید که از کلمات، صفات و واژگانی بهصورت تکراری استفاده میکنید و چه الگوهایی را بارها و مرتباً در طول نوشتار تکرار کردهاید. پیدا کردن آنها و حذف و جابجاییشان، کاری است که باید انجام گردد. به مفهوم بهتر، شما با این کار به یک خودآگاهی در باره سبک نگارش خود دست پیدا خواهید کرد.
۳- کلیشهها را از بین ببرید
کلیشهها مانع هر نویسندهای هستند و نبرد با آنها همیشه نبردی دشوار است – اگرچه این نبرد فراز و نشیبهایی دارد. کلیشهها حوصله سر بر، بیشازحد آشنا، لوس و اغلب کسل کننده هستند. هر وقت از یک کلیشه استفاده میکنید، یک فرصت برای اصیل بودن را از دست میدهید. این یک واقعیت ساده است که آنها نگارش شما را از توانایی به یاد ماندنی بودن کاملاً خالی میکند. با استفاده از آنها، نگارش شما بیروح، بی چهره و فراموش شده و مهجور خواهد شد.
۴- نثر خود را بیآرایش و مختص و مفید نگهدارید
گاهاً نویسندگان احساس میکنند هرچقدر سبک نگارش خود را پیچیده کنند و از لغات مهجور استفاده نمایند بهتر است. برخی دیگر، این تصور را دارند که کتاب یا نوشته آنها باید حتماً پر و پیمان باشد و کمیت زیادی داشته باشد. هر دوی این اشتباهات باعث سردرگمی خوانندگان خواهد شد و اینکه خواننده نخواهد توانست منظور اصلی شما را سریع دریابد و خود را در میان تعداد صفحات کتاب گم خواهد کرد. استفاده از یک زبان بیآلایش و مستقیم بهترین رویکرد ممکنه خواهد بود.
۵- کتاب بخوانید
بهترین تغذیه ذهن برای نگارش کتاب، کتاب خواندن است. شما تنها زمانی با ساختارهای خوب و سبکهای مهم نگارش آشنا خواهید شد که کتابهایی با این استانداردها را خوانده باشید. هر زمان کتاب خواندن را کنار بگذارید مطمئن باشید مهارت نگارش در شما تضعیف خواهد شد. بنابراین، هرچقدر کتاب بیشتر بخوانید همانقدر بهتر خواهید نوشت.
۶- مدادی در دست داشته باشید و دوباره بخوانید
متونی که در ژانر مورد علاقه شما هستند را بخوانید و این بار متن را تجزیه و تحلیل کنید و یادداشتبرداری نمایید. یکی از بهترین تمرینها آن است مجله، روزنامه یا کتابی را انتخاب کنید بخشی از آن را انتخاب نمایید و یا توجه به موضوع و عنوان آن بخش، یکبار دیگر خودتان درباره آن موضوع بنویسید. سر آخر نوشتار خود را با نوشته اصلی مقایسه کنید و تحلیل کنید کجاها تفاوت وجود دارد و این تفاوتها چقدر متن را بیکیفیت یا باکیفیت کرده است. یادداشتبرداری کنید و بیاموزید.
۷- یک فرمول شخصی در نگارش هم داشته باشید
صحبت از ساختارها و سبکها نگارش شد. این سبکها گاها بهقدری انعطافناپذیر میشوند که اجازه نمیدهد ویژگیهای شخصیتی خود نویسنده در متن منعکس شود. شما قبل از اینکه یک نویسنده باشید، شخصیتی دارید و ویژگیهای منحصربهفردی دارید که از سایرین متمایزتان میکند. به سبکهای نگارش احترام بگذارید ولی سعی کنید در نگارشتان بخشهایی از شخصیت خودتان را نیز منعکس سازید. شاید شما یک انسان شوخطبع باشید که در حال نگارش یک متن حقوقی هستید. به نظر میرسد با رعایت جوانب احتیاط حتی در نگارش متون حقوقی نیز سعی کنید این ویژگی شوخطبعی وارد محتوای سند شود و خواننده آن ویژگی شما را احساس کند.
۸- سبکها یا ژانرهای دیگر را آزمایش کنید
اگر احساس میکنید پیشرفتی حاصل نمیشود شاید شخصیت و توانایی شما در یک ژانر یا سبک دیگری باشد. مثلاً شادی شما بهجای یک رمان واقعگرایانه باید یک رمان تخیلی را انتخاب نمایید. همچنین، شاید شما تواناییتان در نگارش داستان کوتاه بهتر از داستان بلند است یا اینکه شما با نگارش یک اثر فکاهی بهتر کنار بیایید تا یک اثر جدی و رسمی. این یک پیشنهاد بسیار کاربردی و مهم است.
۹- آغاز و پایان کتاب را تا میتوانید بهتر کنید.
یکی از سختترین کارهای ممکنه برای نویسندگان شروع و پایان دادن داستان است. برخی از نویسندگان برای شروع داستان گاهاً پاراگرافها و صفحات بسیاری را اختصاص میدهند. شروع داستان گیجکننده و مبهم میشود. برای اینکه این کار را بهتر انجام دهید فقط بنویسید و سپس شروع به مطالعه دوباره کنید. بخشهای نامرتبط و اضافی را حذف کنید و سعی کنید شروع و پایان داستان به شفافترین حالت ممکنه درآید. اگر پایان داستان نیز ضعیف باشد خواننده بسیار ناامید خواهد شد. سعی کنید شفافترین و سرراستترین پایان ممکنه را رقم بزنید و از بیهودهگویی و پرگویی که هر دو باعث ابهام خواهد شد بپرهیزید.
۱۰- هرگز تصویر اصلی را فراموش نکنید
الآن که بحث شروع و پایان کتاب را گفتیم تنها چیزی که میماند تصویر اصلی داستان. مجدداً باید به تصویر و ایده اصلی داستان نگاه کنید. سعی کنید محتوایتان یک ایدهای داشته باشد که چیزی بیشتر از سایر داستانها به خواننده ارائه کند. یک حس، فکر، عاطفه، هیجان و یک رویداد خاص. به یاد داشته باشید که کتاب فقط نقطه آغازین و پایانی نیست که فقط به آن تمرکز کنید. معمولاً نویسندگان مبتدی ۸۰ درصد انرژی خود را به این سؤال میگذارند که چگونه شروع کنیم و تمام کنیم. درحالیکه این تصویر اصلی و محتوای اصلی داستان است که در کنار یک شروع و پایان خوب، کتاب را ماندگار خواهد کرد.
۱۱- ویراستاری متن فراموش نشود
این جمله که تمام نویسندگان موفق در کنارشان یک ویراستار موفق و قوی دارند را فراموش نکنید. واقعاً لازم است یک فرد حرفهای از دیدگاهی دیگر داستان شما را بخوانید و شروع به حلاجی متن و تحلیل آن کند. در این فرایند، خطاهای نگارشی اصلاح میشود، الگوهای تکراری کشف میشود، ضعف در تکنیک حلوفصل میشود و یک اثر صیقل دیده و دقیق حاصل میگردد.
۱۲- خواننده خود را در نظر بگیرید
به خوانندگان خود احترام بگذارید و هوای آنها را در محتوا داشته باشید. برای مثال از خود بپرسید در توصیف فلان قبیله آیا جانب بیطرفی و عدالت رعایت شده است یا خیر؟ آیا تعصبات فرهنگی و سیاسی و دینی در روایت منعکس شده است؟ و موارد مشابه. عدم رعایت هرکدام از این موارد باعث صدمه زدن به خواننده خواهد شد به شکلی که آنها را نسبت به نوشته شما بیاعتماد خواهد نمود. البته که کسب رضایت همه خوانندگان کار آسانی نیست. اما، شما باید بتوانید اعتماد و اطمینان اکثریت خوانندگان خود را جلب کنید.
۱۳- سطح سواد و دانش خود را در نگارش بالاتر ببرید
تئوریهای مختلف در حوزه نگارش متون ادبی را بخوانید و سعی کنید با تکنیکها و ظرافتهای نگارش بهصورت علمی آشنا شوید. وقتی سطح دانش علمی خود را از مهارت نوشتن بالاتر ببرید، راحتتر متوجه ظرافتها و تکنیکهای استفاده شده در آثار نویسندگان بزرگ خواهید شد و بهصورت ناخودآگاه از آنها در نگارش خود استفاده خواهید کرد.
۱۴- از کلاسهای آموزشی استفاده کنید
شما مطمئن باشید که هرچقدر در دورهها و کلاسهای آموزشی نوشتن شرکت کنید به همانقدر بیشتر اطلاعات به دست خواهید آورد. در این دورهها گاهاً اطلاعاتی ارائه میشود که شما مجبور بودید برای پیدا کردن آنها ساعتها و شاید ماهها مطالعه کنید و کتب بسیاری را بخوانید. بهعوض، شاید در یک دوره ۴۰ ساعته، همه آنها را به دست خواهید آورد و این یک امکان بسیار جذاب است.
۱۵- در مقابل بازخورد انعطافپذیر باشید
نمیتوان گفت همه انتقادها سازنده و آموزنده است اما سعی کنید از افراد صاحب سبک و قوی بازخورد دریافت کنید. نتیجه بازخورد احتمالاً این باشد که مجبور شوید هرچه را که نوشتهاید را به دور بیاندازید. ولی اشکالی ندارد شما فقط نوشتهها را به دور انداختهاید اما تجربهای که از آن کسب کردهاید را در درون خود خواهید داشت و تنها چیزی که مهم است همین است.
۱۶- با نویسندگان دیگر در ارتباط باشید
هرچقدر با نویسندگان دیگر در ارتباط باشید بیشتر میتوانید مهارتهای جدید کسب کنید. امروزه، ارتباطات بهقدری راحتتر شده است که شما بهآسانی میتوانید با بزرگترین نویسندگان بهآسانی در هرجایی که هستید ارتباط برقرار کنید. از این امکان استفاده کنید و مانند هر کار دیگر، سعی کنید با نویسندگان خوبی همکاری و اشتراک نظر داشته باشید.
۱۷- پایدار و ثابتقدم باشید
موفقیت یکدریک لحظه خاصی اتفاق میافتد. این گفتار به آن منظور نیست که موفقیت را شانسی قلمداد کنید. درحالیکه شما به دنبال کسب یک مهارت هستید هیچ تصوری ندارید که چقدر از موفقیت دور یا نزدیک هستید. به کار و تلاش خود ادامه دهید و ثبات قدم داشته باشید و مطمئن باشید مزه دهانتان بالاخره با موفقیت آشنا خواهد شد.
۱۸- فروتن باشید
قرار نیست تمامی ایدهها و سبکهای نوشتاری شما درست باشد و بقیه موارد اشتباه. بازخورد دهندگان خود را ناامید نکنید. با آنها نجنگید و سعی کنید گوش دهید. اما در عمل احتمال دارد برخی از آنها را لحاظ نکنید و این هیچ اشکالی ندارد. اما جنگیدن بر سر ایده و سعی در موفق و بکر جلوه دادن آنها کار نویسندگی شما را خراب خواهد کرد. پس با فروتنی و متانت کار خود را پیش ببرید.
۱۹- شکست و طرد شدن را در آغوش بگیرید
مطمئن باشید اگر به سطل زباله نویسندگان بزرگ سری بزنید آن را پر از کاغذهایی خواهید دید که مجبور شدهاند بعد از ماهها تلاش به زبالهدان انتقال دهند. زبالهدان هیچ نویسنده موفقی خالی نیست. تنها زبالهدان نویسندگانی خالی است که یا تاکنون چیزی ننوشتهاند یا اینکه جزو ضعیفترین نویسندگان محسوب میشوند. بنابراین، هرگاه اثر و نوشتار خود را به زبالهدان میاندازید مطمئن شوید که میخواهید چیزی یاد بگیرید و حتماً نیز پیشرفت خواهید کرد.